خسته ی تکرار ها |
|

خدایا!ازچه بگویم برایت!
ازقلب های سیاهی که دیگر نمی تپد یا ازکوه یخ هایی که خودرا انسان می نامند.
خدایا مگرتو روح و احساس را دروجود بشر ندمیدی؟؟؟؟!!!
خدایا برایت بگویم؟؟؟ازبلاهایی که دارد به جان وروح ما وارد می شود؟بگویم که دیگر
عشق وجود ندارد؟که واژه دوستت دارم یگر تکه کلام همه ادم نماهاست و گفتنش
مانند خوردن یک اسمارتیز رنگی ساده است. وهر روز و هر روز به دروغ اززبان ادم نماها
شنیده می شود. خدایا مطمئنی اینان همان اشرف مخلوقاتند؟!!
پس چرا هم عاشقند هم نیستند؟هم دوستت دارند هم ندارند؟زندگی می کنند.... نه نه
اشتباه میکنم دیگر هیچکس دراین زمین زندگی نمی کند ما فقط تکرار روز های تکراری را تکرار و تکرار میکنیم!
دلم خواب می خواهد خوابی پراز ارامش بیکران بدون دغدغه فردای تکراری، بدون تکرارٍِ تکراری ها بدون دنیا و
ادم نماهای عاشق من عاشق نیستم اما... اما خسته ام خیلی هم خسته ام.
خسته تکرارها خسته ی روزگار ادم های بی احساس!!!!خسته ی خسته
نظرات شما عزیزان:
|
دو شنبه 12 خرداد 1393برچسب:, توسط hossein |
|
|
|
|